اولین سفر گل پسر به جزیزه مرجانی کیش در دو ماهگی
90/10/02 (جمعه) برای صبحانه رفتیم خونه مامان جون و کله پاچه خوردیم و بعد با بدرقه گرم و دعای خیر مامان جون و باباجون و دایی ها و خاله زهرا راهی خونه شدیم تا چمدون سفر رو برداریم و به سمت فرودگاه حرکت کنیم. ساعت ١ و نیم عمو مهدی اومد دنبالمون و مارو تا فرودگاه رسوندن با خانواده( تا یه وقت گل پسر با آژانس اذیت نشه ... خدا شانس بده والا )... توی هواپیما یه مقدار بی تابی کردی و انگار فهمیده بودی سوار چی شدی و میترسیدی ولی خدارو شکر سریع رسیدیم و تو هم آروم شدی عزیزدل ... ساعت ٥ و نیم رسیدیم کیش و باباحسین برامون جا رزرو کرده بود و رفتیم خونه ولی دوباره بهونه میگرفتی و آروم نمیشدی ولی بالاخره بعد ٢ ساعت کلنجار خوابیدی و ما...