تحویل سال 1392 (دومین سال نو عرفان خان)
امروز چهارشنبه است و ساعت 2 و نیم سال 1392 آغاز میشه ...
من و باباحسین و عرفان خان ؛ کنار سفره هفت سین مون نشستیم ( البته آقا عرفان فقط 2دقیقه نشست و بقیه رو در حال بدو بدو و شیطنت بود و هر سری یکی از سین ها رو داغون میکرد) و دعا میکردیم و قرآن میخوندیم که سال تحویل شد و باباحسین روی دوتامون رو بوسید و از لای قرآنش بهمون عیدی داد ... عشقم سریع عیدیش رو آورد داد دست من...
از اینکه من رو امین خودش میدونه و هر چیزی رو که دوست داره میدی بهم تا براش نگهدارم لذت میبرم ... وای مادر شدن چه خوبه خدا میشی تکیه گاه عزیزترین کست تو دنیا
ما تقریبا 2 ساله شدیم ؛ یعنی 2ساله خدای مهربون به ما عرفان خوشگله رو هدیه کرده و روزهامون با هم شروع و در کنار هم تموم میشه ؛ یه سال دیگه هم کنار هم بودیم و با هم خوش گذروندیم و بعضی روزها که خداروشکر به ندرت و انگشت شمار بود هم بد گذروندیم. مریض شدیم ؛ خوب شدیم ؛ سفر رفتیم ؛ خرید کردیم ، عروسی رفتیم ، عزا رفتیم و ...
امیدوارم سال جدید برای همه عزیزان بخصوص خانواده خوب خودم و دوستان نازنینم سال خوب و خوشی باشه سرشار از سلامتی و موفقیت ...
" این سبدگل زیبا تقدیم به همه دوستان گل و عزیزم "
(چهارشنبه - 91/12/30)